« امام رئوف | دل نوشته » |
رنگ باران
نوشته شده توسطاحمدي 11ام آذر, 1393دست هایم چقــدر بی تــابند
باز نزدیک لحظه های دعاست
و هوای دلم چه بارانی است
باز وقت شکفتن گل هاست
سیب کالی دوباره رنگ گرفت
بر درخت بلند ایمانم
چشم هایم پر از پرستویند
من خدا را چه سبز می خوانم
با صدایی که رنگ باران است
می نشینم کنار سجاده
می کشم پر به آسمان نماز
با دلی پاک و روشن و ساده
باز مثل ابر دلتنگی
روی سجاده، نرم می بارم
چکّه چکّه دوباره اشکم را
توی دشت نماز می کارم
پله پله تا خدا، صفحه 133 و 134؛ (شعر از ربیعه راد)
چه غصه ها که برایم خورده ای آقا.
حساب زخم دلت را شمرده ای…..؟
همیشه نسبت مولا و بنده این بوده.
که جای من ز خجالت تو مُرده ای آقا.
♡♡
دوست خوبم سلام لذت بردم ازوبتون بهم سربزنید…ممنونhttp://golabe-ashk.womenhc.com/
…………………..
سلام دوست مهربانم
ممنون از حضور گرم و صمیمی شما
در پناه حق
سلام دوست عزیز
آبروی حسین به کهکشان می ارزد / یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست / گفتا که حسین بیش از آن می ارزد . . .
منتظر حضور و دیدگاه ارزشیتان هستم .
با مطالب جدیدی به روزم.
وبلاگت ناز شده
در پناه حضرت حق شاد وسلامت باشید
سلام
خداقوت
واقعا دلم تنگ شد برا حرم
اشکمو درااوردی رفیق
دعا کنید آقا بطلبه
التماس دعا
…………..
سلام دوست عزیز
ان شاءالله روزی همه باش.
ممنونم از حضور پر مهرتون
در پناه حق
فرم در حال بارگذاری ...