...

نوشته شده توسطاحمدي

السلام علیک

یا حضرت قیدار نبی (علیه السلام)

«فَلیبدأ بِتَعلیمِ نفسِه»

نوشته شده توسطاحمدي 10ام آبان, 1395

عزیزان من! جوانان! طلاب دختر و پسر!
اگر می خواهید، مثل بوته گل عطرشما فضا را معطر کند،
اگر می خواهید، معنویات مثل چشمه ای از شما سرازیر شود
و بدون اجبار، بدون اکراه، تشنگان بنوشند و به سوی آن بشتابند،
راهش این است: «فَلیبدأ بِتَعلیمِ نفسِه»…
خشیت را امروز در خودتان ایجاد کنید؛ خشوع در مقابل خدا را امروز برای خودتان فراهم کنید؛ باب تضرع الی الله را امروز باز کنید.
نوافل را که مقرب الی الله هستند را از امروز شروع کنید.
بیانات حضرت آقا در جمع روحانیون کرمانشاه_90/7/02

147792862513940410_18630160.jpg

جاماندگان کربلا...

نوشته شده توسطاحمدي 7ام آبان, 1395

احساس میکنم از جاماندگان کربلا خواهم شد…..

دعا کنید اول معرفت و بعد توفیق زیارت نصیبمون بشه…

1477678953_.jpg

خطبه عقد . . .

نوشته شده توسطاحمدي 7ام آبان, 1395

نکند، نوکر خود را تو برانی…نکند لایق وصلم توندانی…چه شود بعدِ ظهورت گل زهرا(س)…خطبه ی عقد مراهم تو بخوانی آقا…
اللهم عجل لولیک الفرج…

1477243383mehdi.jpg

خیره میشوم به قاب عکسی که...

نوشته شده توسطاحمدي 6ام آبان, 1395

دلم عجیب گرفته بود!
یادم آمد امروز پنچ شنبه است!!!
یاد گذشته، خیلی اذیتم می کند…
دوست دارم، بازهم همان خاطرات تکرار شوند، ولی خوب میدانم که امکان ندارد…
خدایا…
حال چه کنم، با این همه دلتنگی؟؟؟!!!
بلند میشوم، وضویی می گیرم… می خواهم قرآن بخوانم… شروع می کنم…
بسم الله الرحمن الرحیم… الرحمن… علم القرآن…
کمی آرام می شوم…
خیره میشوم به قابِ عکسی که روی میز کامپیوترم وجود دارد…
اشک از چشمانم جاری می شود…
مادر، کاش میدانستی نبود تو با من چکار می کند…
کاش میدانستی زندگی بی تو اصلا برایم معنایی ندارد…
کاش این اشک های مرا میدیدی گریانگریانگریان
فایده ای نداشت… تصمیم گرفتم به بهشت زهرا بروم.
همیشه وقتی به آنجا میروم احساس آرامش می کنم…
کمی با مادرم درد و دل کردم و با کلی دلتنگی به خانه برگشتم…

نویسنده: کبوترحرم

کاش ماجرای بیابان دروغ بود...

نوشته شده توسطاحمدي 5ام آبان, 1395

سلام برتو ای قهرمان سه ساله کربلا…
می دانم این روزها هوای دلت ابری است، می دانم که چقدر در نبود پدر سختی کشیدی…
رقیه جان، بمیرم برایت، چگونه این چند روز دوری پدر را تحمل کردی؟!!!
کاش ماجرای بیابان دروغ بود…

ای کاش این حرف های مرثیه خوانان دروغ بود…
خدالعنت کند بر کسانی که با حسین بن علی این گونه رفتار کردند…
خدالعنت کند بر کسانی که آب را بر روی شما بستند…
این روزها باران هم که ببارد، زمین تشنه آن را نمی پذیرد، چرا که به یاد کربلاست!!!
رقیه جان!
درست است که سه سال بیشترنداری، اما درس های بزرگی به ما داده ای…
درس ایثار

درس شجاعت
و…
رقیه جان!
ازشمانوشتن، برایم خیلی سخت است، میخواهم قلمم را زمین بگذارم…

فقط از شما میخواهم به حق علمدارکربلا دستم رابگیری

به قلم کبوتر حرم