آرشیو برای: "آبان 1394"
خدایا...
نوشته شده توسطاحمدي 28ام آبان, 1394خدایابابت هرشبی که بی شکرسربربالین گذاشتم
بابت هرصبحی که بی سلام به توآغازکردم
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم
بابت هرگره ای که به دست توبازشدومن به شانس نسبتش دادم
بابت هرگره ای که به دست خودم کورشدوتورامقصردانستم
بابت تمام درهایی که کوبیدم ولی… بیشتر »
دل نوشته
نوشته شده توسطاحمدي 28ام آبان, 1394
گفتم خدای من، دقایقی بود که در زندگانیم که هوس می کردم سرِ سنگین را که پر از دغدغه بود فردا بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم...
در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟؟؟
ندایی آمد که عزیزترین بنده ی من تو نه تنها در آن لحظات دل تنگی که در… بیشتر »
دلخوشی . . .
نوشته شده توسطاحمدي 27ام آبان, 1394هَرجآ سوال شُد
کهـ « دِلَت دَر کُجآ خوش استـــ ؟ »
بی اختیــآر ... بَر دَهَنَم مَشهَـــد الرِضآستــــ
بیشتر »
بابا من از دنیای بی تو دل بریدم
نوشته شده توسطاحمدي 25ام آبان, 1394بابا من از دنیای بی تو دل بریدم یک روز خوش بعد از تو در دنیا ندیدم
هر چند که دیر آمدی عیبی ندارد شکر خدا امشب به دلدارم رسیدم
بیشتر »
صراط کربلا . . .
نوشته شده توسطاحمدي 25ام آبان, 1394نذر کردم دور تسبیحی بخوانم اهدنا
تا صراطم اربعین افتد به سمت کربلا
بیشتر »