دختر کوچک به مهمان گفت: میخوای عروسکهامو ببینی؟
مهمان با مهربانی جواب داد: بله.
دخترک دوید و همه ی عروسکهاشو آورد، بعضی از اونا خیلی بانمک بودن
دربین اونا یک عروسک باربی هم بود.
مهمان از دخترک پرسید: کدومشونو بیشتر از همه دوست داری؟
… و پیش خودش فکر کرد: حتما” باربی.
اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید
دخترک به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم
نداشت اشاره کرد و گفت: اینو بیشتر از همه دوست دارم.
مهمان با کنجکاوی
پرسید: این که زیاد خوشگل نیست!
دخترک جواب داد:
آخه اگه منم دوستش نداشته

باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه و دوستش داشته باشه ،

اونوقت دلش میشکنه …

نکته: آری، چه زیباست این گونه اندیشیدن.

سرمشق های آب بابا یادمان رفت

رسم نوشتن با قلم ها یادمان رفت

شعر خدای مهربان را حفظ کردیم

اما خدای مهربان را یادمان رفت

شخصی از آیت الله بهجت خواست که کتابی در زمینه اخلاق به او معرفی کند

ایشان فرمودند: به کتاب نیازی نیست این جمله کوتاه کافی است:

خدا می بیند…

الو …

سلام آقا جان

خیلی دلم برات تنگه . . .

می شنوی؟

این صدای دلمه که مدام می خونه

” السلام علیک یا علی بن موسی الرضا “

سلام دوستان خوبم؛

دیشب سرسجاده اشک تو چشام جمع شد، به این فکر میکردم،

انقد که ما با اعتماد به نفس میگیم منتظریم، دوری از امام زمان (عج) برامون سخته و...

آیا شده برا امام زمان (عج) کاری کنیم؟؟؟  آیا شده به خاطر آقا یکی از گناهانمون ترک کنیم؟؟؟

با یه تسبیح صلواتم میشه دل آقارو به دست آورد، کافی است کمی همت داشته باشیم…

اللهم عجل لولیک الفرج

التماس دعا…

دل نوشته: خودم