« سبک بالان عاشق | تبسم » |
محسن آمد...
نوشته شده توسطاحمدي 3ام مهر, 1396سلام بر آنهایی که، رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند
سلام برادرم؛
نمی دانم چرا هروقت که اسم شما را می شنوم اشک چشمانم جاری می شود.
چه مرگ با عزتی؟!
واقعا چنین مرگی لیاقت می خواهد . . .
برادر بزرگوارم بعد از مدت ها بالاخره در ماه محرم قدم در سرزمین خود گذاشتید. . . .
با حضور شما ایران معنویت خاصی به خود گرفت و عطر خوش یا حسین فضای شهر را عطرآگین کرد.
امیدوارم بتوانم راهتان را ادامه دهم!
در سینهام دوباره غمی جان گرفته است
« امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است »
به قلم کبوترحرم
دلهره افتاده بر وجودم
که نکند پای تن را کِشان کِشان برسانم
اما پای دلم جا بماند!
دست خالی برگردم
و بر مزار “پایی که جا ماند”
سوگ حسرت سر دهم.
1396/08/10 @ 09:41
فرم در حال بارگذاری ...