موضوع: "تولیدی"
محسن آمد...
نوشته شده توسطاحمدي 3ام مهر, 1396سلام بر آنهایی که، رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند
سلام برادرم؛
نمی دانم چرا هروقت که اسم شما را می شنوم اشک چشمانم جاری می شود.
چه مرگ با عزتی؟!
واقعا چنین مرگی لیاقت می خواهد . . .
برادر بزرگوارم بعد از مدت ها بالاخره در ماه محرم قدم در سرزمین خود گذاشتید. . . .
با حضور شما ایران معنویت خاصی به خود گرفت و عطر خوش یا حسین فضای شهر را عطرآگین کرد.
امیدوارم بتوانم راهتان را ادامه دهم!
در سینهام دوباره غمی جان گرفته است
« امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است »
به قلم کبوترحرم
منتظرم آقا...
نوشته شده توسطاحمدي 10ام مرداد, 1396دلم عجیب گرفته است…
نمی دانم کدامین گناهم بازهم اجازه نداد تا خواسته ام برآورده شود…
چیزی که سالیان سال انتظارش را می کشم…
آقاجان به میلادتان چند روز بیشتر نمانده است…
چه میشد من هم جزء آن دسته از زائرانی باشم که این روزها آماده می شوند
تا به پابوسی شما بیایند و روز میلادت را در حـــــــــــــرم باشند؟!!!
آقاجان بسی دلتنگتم…
به قلم کبوترحرم