« رمضان میرود... | قرآن کریم و راز های سلامت » |
اشتباهی
نوشته شده توسطاحمدي 30ام تیر, 1393اشتباهی خونه یه خانم پیری رو گرفتم، اومدم معذرت خواهی کنم هی میگفت: علی جان تویی، هی میگفتم: ببخشید مادر اشتباه گرفتم، باز میگفت: رضا جان تویی مادر، میگفتم: نه مادر جان اشتباه شده ببخشید، اسم سوم رو که گفت دلم شکست، گفتم: آره مادر جون، زنگ زدم احوالتون رو بپرسم. اونقدر ذوق کرد که چشام خیس شد.
نکته: چه مادرها و پدرها و پدربزرگها و مادربزرگهایی که چشم انتظاریه تماس کوچولو از ماها هستن، ازشون دریغ نکنیم.
سلام دوست عزیز
تمام مطالب جاری کوتاه بود و خواندنی .
موفق باشید
در پناه حق
………………
سلام دوست خوبم، مرسی از اظهار نظر خوبتون…
در پناه حق
1393/05/03 @ 23:09
فرم در حال بارگذاری ...