موضوع: "کبوترحرم"
...
نوشته شده توسطاحمديالسلام علیک
یا حضرت قیدار نبی (علیه السلام)
هرگز خودت را با ديگران مقايسه نكن
نوشته شده توسطاحمدي 3ام تیر, 1393روزی تصميم گرفتم كه ديگر همه چيز را رها كنم. شغلم را، دوستانم را، زندگي ام را! به جنگلی رفتم تا برای آخرين بار با خدا صحبت كنم. به خدا گفتم: آيا می توانی دليلی برای ادامه زندگی برايم بياوری؟ و جواب او مرا شگفت زده كرد. او گفت: آيا درخت سرخس و بامبو را می بينی؟ پاسخ دادم: بلی. فرمود: هنگامی كه درخت بامبو و سرخس راآفريدم، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم. به آنها نور و غذای كافی دادم. دير زمانی نپاييد كه سرخس سر از خاك برآورد و تمام زمين را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع اميد نكردم. در دومين سال سرخسها بيشتر رشد كردند و زيبايی خيره كننده ای به زمين بخشيدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نكردم. در سالهای سوم و چهارم نيز بامبوها رشد نكردند. اما من باز از آنها قطع اميد نكردم. در سال پنجم جوانه كوچكی از بامبو نمايان شد. در مقايسه با سرخس كوچك و كوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بيش از 100 فوت رسيد. 5 سال طول كشيده بود تا ريشه های بامبو به اندازه كافی قوی شوند. ريشه هايی كه بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نياز داشت را فراهم می كرد. خداوند در ادامه فرمود: آيا می دانی در تمامی اين سالها كه تو درگير مبارزه با سختيها و مشكلات بودی در حقيقت ريشه هايت را مستحكم می ساختی. من در تمامی اين مدت تو را رها نكردم همانگونه كه بامبوها را رها نكردم. هرگز خودت را با ديگران مقايسه نكن. بامبو و سرخس دو گياه متفاوتند اما هر دو به زيبايی جنگل كمك می كنن. زمان تو نيز فرا خواهد رسيد تو نيز رشد می كنی و قد می كشی! از او پرسيدم : من چقدر قد مي كشم. در پاسخ از من پرسيد: بامبو چقدر رشد می كند؟ جواب دادم: هر چقدر كه بتواند. گفت: تو نيز بايد رشد كنی و قد بكشی، هر اندازه كه بتوانی…
ضرب المثل چيني
نوشته شده توسطاحمدي 3ام تیر, 1393براي اينکه انسان کمال يابد،صدسال کافي نيست،
ولي براي بدنامي او يک روز کافي است.
کلاس ریاضی، بخوانید و قضاوت کنید!؟
نوشته شده توسطاحمدي 3ام تیر, 1393شخصی سر كلاس ریاضی خوابش برد. وقتی زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مساله را كه روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت كرد و بخیال اینكه استاد آنها را بعنوان تكلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آن روز و آن شب برای حل آنها فكر كرد. هیچ یك را نتوانست حل كند، اما تمام آن هفته دست از كوشش برنداشت. سرانجام یكی را حل كرد و به كلاس آورد. استاد بكلی مبهوت شد، زیرا آنها را به عنوان دو نمونه از مسائل غیرقابل حل ریاضی داده بود.
هیچ دلیلی موجب ناامیدی نخواهد شد حتی امور غیر ممکن …
مگه اینطور نیست؟؟؟
شاه کلید!!!
نوشته شده توسطاحمدي 3ام تیر, 1393جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت:
سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم.
1- قفل اول اینست که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.
2- قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.
3- قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ نخودکی فرمود:
برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان.
برای قفل دوم، نمازت را اول وقت بخوان.
و برای قفل سوم، نمازت را اول وقت بخوان.
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟؟!
شیخ نخودکی فرمود: نماز اول وقت شاه کلید است….
اللهم عجل لولیک الفرج
نوشته شده توسطاحمدي 2ام تیر, 1393در تمنای نگاهت بی قرارم تا بيایی
من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بيايی
خاک لايق نيست تا به رويش پا گذاری
در مسيرت جان فشانم، گل بکارم، تا بيايی …