موضوع: "کبوترحرم"
...
نوشته شده توسطاحمديالسلام علیک
یا حضرت قیدار نبی (علیه السلام)
قسمت نبود که بیایم انگار!
نوشته شده توسطاحمدي 15ام شهریور, 1393قسمت نبود که بیایم انگار!
سرتان شلوغ است امشب، مزاحمتان نمی شوم
ولی
تمام صحبت من امشب فقط یک جمله است؛
آقا جان، ما تا بحال میـــــلادت را حــــــــــرم نبودیم
میــــــــــــــلادت مبـــــــــــــارک ای آقــــــــــای مهربـــــــــــــونم
گفت ضمائر را بشمار
نوشته شده توسطاحمدي 15ام شهریور, 1393گفت ضمائر را بشمار
گفتم من، من، من….
گفت: فقط من؟ پس بقیه چی؟
گفتم بقیه همه رفتند حرم…
فقط من ماندم !!!
میـــــلاد امــــام مهربــــانی ها مــبـــــارک
پیداکردنت آسان است!!!
نوشته شده توسطاحمدي 10ام شهریور, 1393وقتی چادرت را رها می کردم میان آن همه خانم چادری چه قدر سخت بود پیدا کردنت!…..
حالا که اگر گم ات کنم نمی ترسم….دیگر گم نمی شوم……
چون میان این همه خانم مانتویی پیدا کردنت چه قدر آسان است.
le="font-family: &">
بیسکویت کو؟؟
نوشته شده توسطاحمدي 10ام شهریور, 1393
بچه ام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست .
گفتم: امروز مىخرم. وقتى به خانه برگشتم فراموش کرده بودم .
بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکویت کو ؟
گفتم: یادم رفت .
بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده ، بابا بَده .
بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم.
گفت: بیسکویت کو ؟
دانستم که دوستى بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد .
نکته: چگونه ما میگوییم خدا و رسول و اهل بیت او را دوست داریم، ولى در عمل کوتاهى مىکنیم ؟