« باز هم عرفه... | ما آمده ایم زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم... » |
عید بخشایش
نوشته شده توسطاحمدي 11ام مهر, 1393زانو بزن! اینجا آستان خاکساریست، اینجا بلندمرتبهترین نقطه تعالی انسان است. این سجدهگاه، این خاک، این صحرا… .
این صحرا، صحرای عرفات است و تو حاجی کعبه شوق.
عاشقتر از همیشه آمدهای به عرفات شوق، به عرفات عشق، به عرفات بندگی؛در صحرایی که مجنونترین مجنونها لیلای نفس را وارهانیدهاند و در پی جنون خویش لیلای بندگی را وادی به وادی، واحه به واحه جستوجو میکنند.
این صحرا صحرای عرفات است که صحرای محشر است و تو در میان عاشقان، به پایکوبی و دستافشانی پرداختهای در سجدههای شوق در سجدههای بندگی و دلدادگی؛ عیدتان مبارک!
عرفه، عید بخشایش است، روز کشیدن خط بطلان بر هر آنچه سیاهیست در درون انسان در قلب انسان. روز بستن هر چه دریچه رو به ویرانیست؛ ویرانی روح، ویرانی نفس. روز بازکردن هر چه پنجرهست؛ پنجرههایی که جز به نور باز نمیشوند.
این صحرا نقطه آغاز است برای روح و دلی که به جز خدا، هیچ معبودی را برنمیتابد و سر بر آستان بندگی هیچ ناخدایی نمیساید و تنها خداوند را به پرستش لب میگشاید.
این صحرا، صحرای شوق است و این روز، روز تحولی در زندگی، روز اول آفرینش عشق.
عرفات را میشناسی؛ از همان دقیقهای که مُحرم دیدار معشوق شدی، از همان سپیدهای که خویشتن را در حوله سپید احرام پیچیدهای تا در تلألو نور محض، به درگاه خدایت اظهار بندگی کنی و حالا که در عرفات، در روز عرفه، سر بر آستان نیایش گذاشتهای،
میفهمی بندگی یعنی: «لا اله الاّ اللّه»
فرم در حال بارگذاری ...